با بیانیه داعش اسرائیل تبرئه میشود؟
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۵۴۹۷۰
پس از آنکه داعش طی بیانیهای مسئولیت اقدام تروریستی در کرمان را برعهده گرفت یک گزارش در رسانهها منتشر شد که با استناد به برخی استدلالها نقش داعش را منکر شده و انتشار این بیانیه را تحت هدایت رژیمصهیونیستی عنوان کرده بود. ازجمله این استدلالها این بود که استفاده از نام ایران در بیانیه با متون سابق داعش که از عنوان خراسان یا بلاد فارس استفاده کرده تطابق ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای بررسی بیشتر این استدلالها و همچنین اهداف داعش از این اقدام و نسبت این اهداف با رویکرد رژیمصهیونیستی با محسن فائضی، کارشناس مسائل فلسطین به گفتگو پرداختهایم که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
داعش همزمان با کرمان مسئولیت ۱۰ عملیات دیگر را نیز برعهده گرفت
فائضی در ابتدا به بررسی استدلالهای مطرح شده در مورد عامل نبودن داعش در اقدام تروریستی اخیر پرداخته و توضیح میدهد: «بههرحال داعش یک واقعیت است که یک تفکر و یک بدنه دارد. برمبنای همین تفکر هم، نهتنها در ایران بلکه در کل دنیا عملیات انجام میدهد. در همین بیانیه دیروز داعش ۱۰ عملیات دیگر در نیجریه، فیلیپین و... نیز مسئولیتش پذیرفته شده است. اکثر این عملیاتها هم با روش بیعت گرفتن و انتشار تصاویر پیش از عملیات اجرایی شده است.
این تفکر تمرکزش بر یکسری مسائل ازجمله خلافت است. به این معنی که اگر کسی خلافت داعش را نپذیرد از نظر این گروه لایق تکفیر و ترور محسوب میشود و باید کشته شود. این استدلال با هدف مجاب کردن عامل عملیات برای انجام جنایت است. هدف قرار دادن مقبرهها، دیگر موضوع مورد تمرکز داعش است. داعش بهویژه درمورد شیعیان زیارت مقبرهها را نشانه کفر تلقی کرده و انتحار در این مکانها را مشروعیت میبخشد. نمونه مشابهاش حمله تروریستی به حرم امام و دو مرتبه عملیات در شاهچراغ است. البته داعش صرفا عملیات اول را در شاهچراغ برعهده گرفته است. نشانهها اثبات میکند که عملیات دوم هم کار داعش است؛ هرچند بیانیهای نداد. داعش معمولا حملاتی که مجری آن زنده نمیماند را برعهده نمیگیرد. اکثریت اینگونه بوده است. این بخشی از داعش است. تفاوت داعش با گروههای سلفی دهههای گذشته تغییر جایگاه دشمنان مورد هدف است.»
گرگهای تنها؛ عنوانی برای دور زدن فتوا در داعش
یکی از استدلالهایی که در رسانهها منتشر شده بود این بود: «اساسا روش داعش برای اجرای عملیات، ابتدا تهدید، سپس فتوا و بعد اجرای عملیات و بلافاصله انتشار بیانیه پذیرش مسئولیت عملیات است، درحالیکه در این عملیات ابتدا اقدام تروریستی انجام شد و بعد از آن فتوا و تهدید و بیانیه با تأخیر منتشر گردید.» فائضی ضمن رد این ادعا نقش فتوا در اقدامات داعش را اینگونه تشریح میکند: «گروههای القاعده در دهه ۹۰ معتقد بودند ابتدا باید دشمن دور را مورد هدف قرار دهیم و بعد به دشمنان نزدیک بپردازیم که منظورشان گروههای مخالفشان در درون اسلام است. ممکن است این گروهها شیعه یا غیرشیعه باشند. تفکر داعش، اما صراحتا اعلام میکند ابتدا باید با گروههای درون اسلام بجنگیم و سپس به سراغ کفار دورتر برویم؛ لذا میبینیم داعش هیچگونه عملیاتی علیه اسرائیل ندارد و در مورد این رژیم ادعایی ندارد. جابهجایی این اولویت طرفداران داعش را مجاب کرده است که از این باب عملیات انجام دهند.
درست است که داعش نیروهایش را غالبا از افراد سرخورده ناسالم روحی انتخاب میکند، اما برای فعال شدن همین نیروها نیز بحث فتوا را دستاویز قرار میدهد؛ چراکه نیاز به یک پشتوانه ایدئولوژیک دارد. برای مجری عملیات، اما این توجیهات بعضا رخ نمیدهد. آنها اصطلاحی به نام گرگهای تنها دارند. یعنی مجری خودش تشخیص میدهد که چه زمانی برای عملیات مناسب است و وارد عمل میشود بدون اینکه با حلقههای قبلی هماهنگ کند. این موارد که در رسانهها مطرح میشود دلیلی بر رد نقش داعش نیست. بههرحال داعش برگبرندهای به نام تصاویر عاملان را رو کرده است. حداقلیترین برداشتی که میشود کرد این است که اینها جزء نیروهای اجرایی داعش بودند.»
گروههای تروریستی در یک همکاری پنهان با رژیمصهیونیستی عمل میکنند
فائضی انجام عملیات توسط داعش را نافی نقش رژیمصهیونیستی ندانسته و در اینباره توضیح میدهد: «اما درمورد اینکه آیا اسرائیل هم نقشی داشته یا نه، باید ابتدا توجه کنیم این عملیات از چندین ماه پیش طراحی شده و نمیشود آن را خیلی مستقیم به اتفاقات اخیر یعنی ترور شهید موسوی و شهید العاروری ربط داد. سالروز شهید سلیمانی بهخاطر شخصیت ایشان و نوع ترورشان و همچنین اتفاقات سه ماه گذشته یک روز بسیار ویژه محسوب میشود. این عوامل برنامهریزی چندماهه برای عملیات در این روز را توجیه میکند. چیزی که مشاهده میشود همپیمانی عجیب اطلاعاتی بین موساد، منافقین و تکفیریها در دو سه سال گذشته است.
بعضا اتاق مشترکی نیز وجود ندارد. کار اطلاعاتی بهشدت پیچیده است. ممکن است نفوذهایی درون برخی حلقههای میانی داعش رخ دهد تا این گروهک به مسیر طراحیشده برای انجام اقداماتی مشابه آنچه در کرمان رخ داد، هدایت شود و نیروهایش برای انجام عملیاتهایی به کار گرفته شوند که به نفع رژیمصهیونیستی هم هست. ما در ماجرای شاهچراغ هم شاهد بودیم که چنین اتفاقی رخ داد. نوع همکاری که برای اعزام نیرو به شیراز صورت گرفته بود نشان میدهد گروههای تروریستی در یک همکاری پنهان با رژیمصهیونیستی دست به چنین اقدامی زدهاند. یعنی حلقههای مختلفی برای این اقدام به کار گرفته شده بدون اینکه نیاز باشد خودشان از چنین هماهنگی آگاه باشند، به هم کمک میکنند. یعنی لزومی ندارد برای اینکه این اقدام را کار اسرائیل بدانیم از داعش سلب مسئولیت کنیم.»
واکنش افکار عمومی، آمریکا را وادار به سلب مسئولیت از خود کرد
این کارشناس مسائل فلسطین در پاسخ به این مساله که سلب مسئولیت آمریکا از اقدام انجام شده و تلاش برای مبرا کردن رژیمصهیونیستی از جانب آمریکا این ابهام را به وجود آورده است که بیانیه داعش با هدف مقصرتراشی صادر شده است، گفت: «نوع عملیات و تعداد کشتار به حدی بود که همه واکنش نشان دادند. چه در فضای داخلی خودمان و چه در فضای بینالمللی این اقدام یک کار تروریستی تمامعیار محسوب میشود. به همین دلیل نیز همه آن را محکوم کردهاند. این خیلی طبیعی است که آمریکا مسئولیت آن را برعهده نگیرد و حتی سخنگوی آمریکا گفت دلیلی نداریم نشان دهیم اسرائیل پشت ماجرا بوده است. این امر بهخاطر افکار عمومی است، اما ارتباطی به تاخیر در صدور بیانیه داعش ندارد. اتفاق شاهچراغ را نیز داعش چند روز بعد بیانیه داد. حتی بعضی اتفاقات در سوریه را این گروه چند ماه بعد برعهده گرفت. ضمن اینکه داعش از آغاز سال جدید میلادی بیانیهای نداده بود. الان هم که بیانیه صادر کرده، حدود ۱۰ عملیات را یکجا برعهده گرفت. یعنی اتفاق عجیبی نبوده و مسبوق به سابقه است. ادعای دیگری که در رسانهها برای سلب مسئولیت از داعش مطرح شد این بود که داعش هیچ زمانی اسم ایران را نمیآورد، درحالیکه در همین اتفاق شاهچراغ از نام ایران استفاده کرد.»
موساد، منافقین و تکفیریها؛ سه ضلع مثلث بحران
فائضی منافقین و داعش را بخشی از عوامل اجرایی اتاق فکر صهیونیستی ارزیابی کرده و این نقش را اینگونه تشریح میکند: «این اشتباه است که ما برای اثبات نقش اسرائیل، نقش داعش را کم کنیم. اتفاقاتی که در یک سال گذشته رخ داده جمع این پازل است یعنی گروه موساد، منافقین و تکفیریها. پازل امنیتی با این سه ضلع تکمیل شده بدون اینکه حلقههای میانی از همکاری باهم آگاه باشند، اما اتاق فکر بالاسری وجود دارد. این اتاق فکر پس از اتفاقات سال گذشته از آمریکا به تلآویو منتقل شده و اسرائیل دارد از این ظرفیتها استفاده میکند. اسرائیل در طی این سالها از این حلقه، بهویژه منافقین بارها استفاده کرد. همکاری منافقین و اسرائیل خیلی دارد معنیدار میشود. بعضی از ترورها و نوع اقدامات آنها موید این امر است؛ لذا پاسخ درست به عوامل مزار شهدای کرمان این است، نه اینکه گمان کنیم در صورت اثبات نقش داعش، نقش رژیمصهیونیستی کمرنگ میشود. وقتی اقدامات تروریستی یک سال اخیر را مرور میکنیم متوجه میشویم بعضا بدون اینکه حلقههای اصلی بفهمند نیروهای عملیاتی با هم ارتباط میگیرند.»
تلاش برای القای ضعف امنیتی در ایران
فائضی در توضیح دلایل داعش از چنین اقدامی گفت: «اینکه موساد، منافقین یا داعش بخواهند در یک نقطه از ایران چنین اقدامی انجام دهند ناشی از این هدف آنهاست که میخواهند ضعف امنیتی ایران را به جامعه القا کنند. یعنی میخواهند ورق را برگردانند و اثرات ۷ اکتبر را که نشاندهنده قدرت جبهه مقاومت بود، خنثی کنند. به هرحال در جنگ قرار داریم و برخورد دو طرف جدی است. حتی باید آمادگی برای مقابله با حملات بیشتر و شدیدتر را نیز داشته باشیم. به واسطه ضربه بزرگی که در ۷ اکتبر صهیونیستها خوردهاند، این نوع کنشگری طبیعی است؛ چراکه میخواهند از موقعیت ضعف به موضع اقتدار بازگردند. ادعای ما پایان حکومت داعش بود. بههرحال داعش یک تفکر است که با همکاریهای اطلاعاتی با نهادهای امنیتی سعی در تداوم حیات خود دارد و باید با آن مقابله کرد. هرچند شدت اقدامات داعش بهمرور کاهش داشته است، اما اینکه چرا چنین عملیاتی با این حجم بزرگ در ایران رخ میدهد، ناشی از قدرتشان نیست. یک حلقه اجرایی کامل وجود دارد که چنین توان اجرایی دارد.»
آذربایجان بستری برای تداوم حیات داعش است
فائضی درمورد اینکه گروه داعش پس از نابودی دولت مورد ادعای خود چگونه تداوم حیات میدهد و آیا مقری برای تربیت و تجهیز نیرو دارد، اینگونه توضیح میدهد: «اگرچه باید با استناد به اخبار دقیق در این مورد اظهارنظر کنیم، اما میتوانیم در نظر داشته باشیم که منشأ عملیات اول و دوم در شاهچراغ، کشور آذربایجان بود. موساد بهویژه در ۱۵ سال گذشته اقداماتی در این کشور انجام داده و برای خود ظرفیتهایی را ایجاد کرده است. کشور آذربایجان الان بسیار مهم است و ما باید نگران مساله افغانستانیستیزی در کشور باشیم. مردم افغانستان در وضعیت بسیار سختی قرار دارند. وضعیت نامساعد زندگی در افغانستان ظرفیتی برای پرورش نیروهای تکفیری به وجود میآورد که برای دشمن فرصت و برای ما بحران محسوب میشود. ما اتباع را ساماندهی نکردهایم و از نظر نظارتی در رصد آنها خلأ وجود دارد. اینها همه برای دشمن فرصت عملیاتی ایجاد میکند.» فائضی درمورد اینکه آیا حکومت فعلی افغانستان بستر بازتولید داعش محسوب میشود، اینگونه توضیح داد: «به هرحال طیفی از جامعه افغانستان با طالبان همراهی نمیکند و این امر باعث موج مهاجرت به ایران و پاکستان شده است. پاکستان فقط در هفته گذشته نیم میلیون افغانستانی را اخراج کرد. بخشی از این رقم بزرگ به ایران آمدند.
دولت جدید افغانستان فضایی ایجاد کرد که برای ما تبدیل به بحران شد. اما طالبان تاکنون چندین بار همکاری اطلاعاتی با ایران برای دستگیری نیروهای تکفیری انجام داده است. به هرحال طالبان و داعش باهم دشمنیهایی دارند. البته طالبان یک دولت یکدست نیست. همانطور که ممکن است بعضی از نیروهای امنیتیاش برای تحویل تکفیریها با ایران هماهنگ باشند، طیفی نیز ممکن است که با داعش همفکر باشند و باعث شوند در بعضی از استانها بستر رشد این گروه به وجود بیاید. به هرحال طالبان گروهی است که در دلش یک جریان تندرو هم وجود دارد و این امر باعث شد تا بحران نیروهای تکفیری برای ما جدیتر شود. اما درنهایت باید ضعفهای خود را مورد توجه قرار دهیم. عدم حفاظت دقیق از مرزها و عدم سازماندهی افراد مهاجر ازجمله ضعفهای ماست. بعضا طرف چندین سال است که در ایران زندگی میکند، اما هنوز وضعیتش سازماندهی نشده است. این امر فرصت را برای رشد جریان تکفیری بیشتر میکند.»
منبع: فرهیختگان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی داعش حمله تروریستی رژیم صهیونیستی محسوب می شود سلب مسئولیت برعهده گرفت رسانه ها استدلال ها تکفیری ها سال گذشته بیانیه ای نقش داعش گروه ها نیرو ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۵۴۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل جرأت نکرد تصاویر آثار حمله ایران را به دنیا نشان دهد
بدون شک میتوان عملیاتهای طوفان الاقصی و وعده صادق را که به ترتیب توسط حماس و ایران انجام شدند، نقطه عطفی در تحولات منطقه و تغییر نظم بینالملل به حساب آورد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، بدون شک میتوان عملیاتهای طوفان الاقصی و وعده صادق را که به ترتیب توسط حماس و ایران انجام شدند، نقطه عطفی در تحولات منطقه و تغییر نظم بینالملل به حساب آورد. این رویدادها از یک سو ثابت کردند که بازدارندگی اسرائیل با اتکا به تمامی همپیمانانش تا چه اندازه پوشالی است و از سوی دیگر، باعث شدند تا مبارزه برای آزادی فلسطین از چنگال رژیم غاصب صهیونیستی، در ملتهای جهان به عنوان یک آرمان واقعیت آفرین مورد توجه قرار گیرد. پس از عملیات وعده صادق که توسط جمهوری اسلامی و به عنوان دفاع مشروع در پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در سوریه انجام شد، قدرت و اقتدار گفتمان انقلاب اسلامی برای جهان و بویژه برای سردمداران استکبار به وضوح مشخص شد. با این وجود، اسرائیل و هژمونی رسانهای حاکم بر فضای بینالملل، تلاش کردند ابعاد مختلف عملیات را سانسور کرده و آن را اقدامی کوچک جلوه دهند؛ تلاشی که البته ناکام ماند. روزنامه ایران دیلی (روزنامه انگلیسی زبان مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران) برای آگاهی مخاطبان ایرانی و بینالمللی از ابعاد عملیات ایران علیه اسرائیل، مصاحبهای اختصاصی با سردار سرلشکر غلامعلی رشید انجام داده است. او که یکی از فرماندهان اصلی عملیات «وعده صادق» محسوب میشود، در دوران دفاع مقدس از فرماندهان ارشد سپاه بوده و مسئولیتهایی همچون جانشینی فرمانده نیروی زمینی سپاه و معاونت عملیات سپاه را برعهده داشته است. سرلشکر رشید پس از جنگ، معاون اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح و سپس جانشین آن ستاد شد و در حال حاضر، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) است. در ذیل، مشروح گفتوگو با او را میخوانید.
عملیات 7 اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است. شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است. یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند. چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط 1100 نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس 30 هزار رزمنده دارد؛ اگر 10 هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه 10 هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و 2 یا 3 هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق 6000 کیلومتر مربع بوده است. یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو. یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد. عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم 1948 در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه 7 اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود 16 تا 20 ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد. در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه 80 میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست. در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از 102 کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به 15 زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد. دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند. عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصى و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد. مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی 70 سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است. وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید. رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً 80 درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، 10 ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها 20 درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با 240 فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با 80 درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات 7 اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط 1100 یا 1200 نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. 1100 نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند. بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
منبع: ایران
انتهای پیام/